با توجه به مشکلات ناشی از کمبود آب در طول تاریخ همواره تجربهها و ابتکارات گوناگون برای جبران این کاستی در ایران بهکار گرفته شده است. با عنایت به تاریخچه قناتهای ایران میتوان به انگیزهها، تلاشها و ابتکارات ایرانیان برای دستیابی به مهندسی آب واقف شد. قناتسازی را ایرانیان ابداع کردند و به مرور به دیگر نقاط جهان راه یافت. چرا این مهندسی شگفت انگیز و بیبدیل در ایران شکل گرفت؟ پاسخ آن است که نیاز حیاتی به آب سبب شد تا استعداد و هوش ایرانی به سوی فناوری نوینی رهنمون شود و از درون این جستوجوها و ابتکارات، قنات بهعنوان یکی از اعجاب انگیزترین شیوههای مهندسی آب از لایههای تحتانی زمین به منصه ظهور برسد.
در این راستا مردم ایران در طول تاریخ همواره کوشیدهاند کم آبی این سرزمین کهنسال را با شیوههای منحصر به فرد جبران کنند. قنات یک روش پایدار برای بهرهبرداری از سفرههای آب زیرزمینی بدون آسیبرسانی به آبخوانها و شبکههای ظریف و پیچیده این منابع است. بههمین دلیل در طول هزاران سال، بهرهبرداری پیوسته از سفرههای آب زیرزمینی بهصورت بهینه و بدون آسیب رسانی به این منابع دوام یافته است. ایرانیان درخصوص بهرهبرداری از زمینهای کشاورزی نیز همین تدبیرها را بهکار گرفتند و توانستند در برابر مشکلات اقلیمی و خشکسالیها دوام بیاورند.
این شیوهها در واقع نوعی سازگاری موفق با منابع و ذخایر طبیعی در جهت حفظ و پایداری آنها بوده است اما افسوس که قدر تجربههای گرانقدر گذشته را درک نمیکنیم و در طول دهههای اخیر منابع آب ایران همواره دستخوش آزمون و خطاهای بسیار بوده است. بیتوجهی به پیوستگی حیاتی پوشش گیاهی و جنگلها به منابع آب نیز مزید بر علت شده و همچنان که شاهد بودهایم در مراقبت از منابع آب بهویژه سفرههای زیرزمینی شاهد یک سیر قهقرایی بودهایم و امروز درپی یک خشکسالی کمسابقه اغلب مناطق کشور را در آستانه رویارویی با یکی از بحرانهای بیسابقه کمآبی مییابیم.
مشکلات کمآبی را میتوان از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار داد.
سفرههای آب زیرزمینی ایران منابع بسیار حساس و پیچیدهای هستند که در طول هزاران سال در نتیجه رفتارهای قانونمند زمین بهوجود آمدهاند. بهرهبرداری از این منابع باید براساس توجه به تجارب تاریخی گذشته و ملاحظات گوناگون باشد اما متأسفانه عدهای با این پندار که گویا منابع آب ایران پایانناپذیر بوده و لایزال است به جان این منابع افتادهاند. رویکرد افراطی در بهرهبرداری از این سفرهها ابتدا در اوایل دهه 60 از استان کرمان شروع شد. برخی از مالکین بهصورت بیضابطه و بدون توجه به محدودیت منابع آب زیرزمینی به حفر چاه در این استان روی آوردند؛ در نتیجه به مرور شاهد تخریب سفرههای آب زیرزمینی در کرمان بودیم و نخستین فرونشست زمین نیز در همین منطقه اتفاق افتاد. باید توجه داشت رویآوری به توسعه باغهای پسته در استان کرمان با تکیه بر منابع آب زیرزمینی یکی از علل بروز بحران فعلی در این استان است.
این مشکل محدود و منحصر به استان کرمان نشد. در استان خراسان، دشت قزوین، استان زنجان و استان سمنان هم با مشکلات مشابهی روبهرو هستیم. مدیریت منابع آب زیرزمینی برای حفظ و پایداری رودخانهها، قناتها، چشمه سارها و دریاچههای آب شیرین ضروری بود اما متأسفانه این مراقبت انجام نشد و پیامدهای سوء آن امروز قابل مشاهده است.
درخصوص به کارگیری فناوریهای جدید در منابع آب و آبرسانی نیز شاهد آزمون و خطاهای گوناگونی بودهایم. این آزمون و خطاها بهخصوص در حوزه سدسازی بیشتر به چشم میآیند. نمونه مشخص پیامدهای سدسازیهای بیمطالعه را در جایجای ایران میتوان پی گرفت. یک کارشناس دقیقا گفته بود وقتی سدسازی به وسیلهای تبدیل میشود تا جنبه درآمدزایی برای سازندگان آن داشته باشد نتایج منفی چنین رویکردی به زیان منابع آب کشور تمام میشود. توسعه بیمطالعه باغهای سیب در محدوده رودخانههای منتهی به دریاچه ارومیه به خشک شدن این دریاچه بینظیر انجامید. تأمین آب برای باغهای جدیدالاحداث با بستن دهها سد عملی شد. بیآنکه سدسازان به حقابه دریاچه ارومیه بهای لازم را بدهند. این یکسونگری باعث قطع آب رودخانهها به سوی دریاچه ارومیه و خشک شدن این اکوسیستم بیمانند شد.
بی توجهی در امر راهسازی و برخی پروژههای عمرانی درشت مقیاس نیز در تخریب رودخانهها و آبخوانهای قدیمی دخیل بوده است. همچنان که آبخوان تاریخی شهمیرزاد در استان سمنان بر اثر همین بیتوجهی آسیب دید و تمامی آب آن تخلیه شد. مثالهایی از این دست فراوانند. به هر روی در آستانه سالی کمآب و مشکلات ناشی از آن قرار داریم. باید سازوکارهای مناسب برای مقابله با بحران پیش رو فراهم شود تا از بروز خسارات سنگین جلوگیری شود اما مهمتر از آن ساماندهی منابع آب کشور و برخورد با زیادهخواهی رانتخواران در این حوزه است. اگر این تدبیر بهکار گرفته نشود بحران آب در ایران تشدید خواهد شد. بهویژه که دستکم 3 دهه خشکسالی متناوب در پیش داریم.